امام رضا

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->البوم عکس



شاهجراغ



زیارت نامه امام





اخبار جدید بورس



اخبار جدید پزشکی-->-->-->-->








کسب درامد از طریق پاپ اپ


Javascripts


-->-->-->--> -->-->-->-->-->-->-->--> -->-->-->
-->-->-->

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «ستدفن بضعه منی بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه»(1)؛ «پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه کاری اورا زیارت نکند جز این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد وگناهانش را ببخشاید».

امام رضا علیه السلام: «ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم»(2)؛ «هر امام و رهبری، عهد و میثاقی بر پیروان و دوستدارانش دارد و همانا یکی از اعمالی که نمایانگر وفاداری و ادای میثاق است،زیارت آرامگاه آنان است».

امام رضا علیه السلام:« اللهم انک تعلم انی مکره مضطر فلا تؤاخذنی کما لم تؤاخذ عبدک و نبیک یوسف حین وقع الی ولایة مصر.»(3)؛ «بار خدایا تو می دانی که من بر پذیرفتن ولایتعهدی مامون مجبور و ناچارم پس مرا مؤاخذه مکن همان گونه که بنده و پیامبرت یوسف را به هنگام پذیرفتن حکومت مصر مؤاخذه نکردی».

امام رضا علیه السلام: «قد علم الله کراهتی لذلک، فلما خیرت بین قبول ذلک و بین القتل اخترت القبول علی القتل»(4)؛ ریان گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم مردم می گویند شما با این که اظهار بی رغبتی به دنیا می کنید ولایتعهدی راپذیرفته اید؟ امام فرمود: خداوند خود می داند که من این امر را ناپسند می داشتم ولی چون بین پذیرش آن و مرگ مخیر شدم، قبول آن را بر مرگ ترجیح دادم.

امام رضا علیه السلام: «من زارنی علی بعد داری و مزاری اتیته یوم القیامه فی ثلاثة مواطن حتی اخلصه من اهوالها اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا وعند الصراط و عند المیزان»(5)؛ کسی که با دوری راه سرا و مزارم را زیارت کند روز قیامت درسه جا برای دستگیری نزد او خواهم آمد و او را از بیم و گرفتاری آن موقفها رهایی خواهم بخشید: هنگامی که نامه های اعمال به راست و چپ پراکنده شود، نزد صراط و نزد میزان هنگام سنجش اعمال.

امام رضا علیه السلام: «من زارنی و هو یعرف ما اوجب الله تعالی من حقی و طاعتی فاناو آبائی شفعائه یوم القیامة و من کنا شفعائه نجی»(6)؛ «هر که مرا زیارت کند در حالی که حق و طاعت مرا که خدا بر او واجب کرده بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او هستیم وهر که ما شفیع وی باشیم نجات یابد».

امام رضا علیه السلام:«انی ساقتل بالسم مظلوما فمن زارنی عارفا بحقی... غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.»(7) من به زودی مظلومانه با سم به قتل خواهم رسید. پس هر که باشناخت حق من زیارتم کند خداوند گناهان گذشته و آینده او راببخشاید.

امام رضا علیه السلام: «و هذه البقعة روضة من ریاض الجنة و مختلف الملائکة لا یزال فوج ینزل من السماء و فوج یصعد الی ان ینفخ فی الصور»(8)؛ «این بارگاه بوستانی از بوستان های بهشت است، و محل آمد و شد فرشتگان آسمان و همواره گروهی از ملائکه فرود می آیند و گروهی بالا می روند تا وقتی که در صور دمیده شود».

امام رضا علیه السلام: «و قد اکرهت و اضطررت کما اضطر یوسف و دانیال علیهما السلام اذقبل کل واحد منهما الولایة من طاغیة زمانه، اللهم لا عهد الاعهدک و لا ولایة الا من قبلک فوفقنی لاقامة دینک و احیاء سنة نبیک»(9)؛ «من [به این کار] واداشته شدم و ناچار گشتم، چنان که یوسف ودانیال علیهما السلام مجبور شدند چه هر یک از آن دو، ولایت را از خودکامه زمان خویش پذیرفتند، خدایا پیمانی نیست مگر پیمان تو و ولایتی نیست مگر از سوی تو، پس مرا در برپا داشتن دینت وزنده کردن سنت پیامبرت توفیق رسان».

امام رضا علیه السلام: «قد نهانی الله عز و جل ان القی بیدی الی التهلکة فان کان الامرعلی هذا... اقبل ذلک علی انی لا اولی احدا و لا اعزل احدا و لاانقض رسما و لا سنة»(10)؛ «خداوند مرا بازداشته از این که خویش را با دست خود به نابودی افکنم، پس اگر قرار چنین است آن را می پذیرم به شرط آن که نه کسی را به کار گمارم و نه کسی را از کار کنار گذارم و نه رسم و سنتی را نقض کنم».

 

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 94 تاريخ : جمعه 15 فروردين 1393 ساعت: 16:57



حضرت رضا (عليه السلام ) در يازدهم ذيقعده‌الحرام سال 148 هجري در مدينه منوره ديده به جهان گشودند. از قول مادر ايشان نقل شده است كه :" هنگامي‌كه به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمي‌كردم و وقتي به خواب مي‌رفتم, صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي وذکر " لااله‌الاالله " رااز شكم خود مي‌شنيدم, اما چون بيدار مي‌شدم ديگر صدايي بگوش نمي رسيد. هنگامي‌كه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوي آسمان بلند كرد و لبانش را تكان مي‌داد؛ گويي چيزي مي‌گفت"

نظير اين واقعه, هنگام تولد ديگر ائمه و بعضي از پيامبران الهي نيز نقل شده است, از جمله حضرت عيسي كه به اراده الهي در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند كه شرح اين ماجرا در قرآن كريم آمده است.

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : تولد, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 99 تاريخ : جمعه 8 فروردين 1393 ساعت: 13:46



حضرت رضا (عليه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدينه زادگاهشان، ساكن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاك رسول خدا و اجداد طاهرينشان به هدايت مردم و تبيين معارف ديني و سيره نبوي مي پرداختنند. مردم مدينه نيز بسيار امام را دوست مي داشتند و به ايشان همچون پدري مهربان مي نگريستند.تا قبل ازاين سفر با اينکه امام بيشترسالهاي عمرش را درمدينه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامي پِيروان بسياري داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

امام در گفتگويي كه با مامون درباره ولايت عهدي داشتند، در اين باره اين گونه مي فرمايند:" همانا ولايت عهدي هيچ امتيازي را بر من نيفزود. هنگامي كه من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه هاي شهر مدينه عبورمي کردم, عزيرتراز من كسي نبود . مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مي آوردند و كسي نبود كه بتوانم نياز او ر ا برآورده سازم, مگر اينكه اين كار را انجام مي دادم و مردم به چشم عزيز و بزرگ خويش، به من مى نگريستند ".

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : امام رضا ,زندگی, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 125 تاريخ : جمعه 8 فروردين 1393 ساعت: 13:41

کمال الدین محمدبن طلحه در مطالب السؤول گوید : آن حضرت شش فرزند داشت .
پنج پسر و یک دختر . نام فرزندان وی چنین است : محمد قانع ، حسن ، جعفر ،
ابراهیم ، حسن و عایشه .

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : فرزند,پسر,دختر,امام,رضا, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 148 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1392 ساعت: 18:41

کلیم پسر عمران می‌گوید: هنگامی که امام جواد علیه السلام چشم به دنیا گشود، حضرت رضا علیه السلام به یاران خود فرمود که این مولود همانند موسی بن عمران، شکافنده دریاهاست و همانند عیسی بن مریم، مادرش مقدس و پاک است.
سپس شهادت فرزندش را پیشگویی فرمود و در طول شب، در کنار گهواره‌اش با او مشغول صحبت بود.

منابع:

  • بحارالانوار، ج 50، ص 15، ح 19.

 

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : جواد, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 141 تاريخ : 9 اسفند 1392 ساعت: 15:56

شخصی مهمان امام رضا بود. چراغ خانه امام خراب شد.
مهمان خواست چراغ را تعمیر کند اما حضرت رضا علیه السلام به او اجازه نداد، خود به تعمیر چراغ پرداخت و فرمود:
« ما خاندانی هستیم که مهمان‌هایمان را به کاری وا نمی‌داریم؛ مهمان ما محترمتر از آن است که به خدمت صاحبخانه بپردازد.»

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : مهمان, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 131 تاريخ : 9 اسفند 1392 ساعت: 15:58

حسین بن موسی می گوید:
روزی در خدمت امام رضا به خارج از شهر رفتیم. امام در نیمه‌های راه از ما پرسید:«آیا لباسی که مناسب باران باشد همراه دارید؟»
گفتیم:«نه. چه حاجت به لباس بارانی؟! هوا که ابری نیست.»
امام فرمود:«اما من لباس مناسب همراه دارم و امروز باران خواهد بارید.»
چیزی نگذشت که ابری در آسمان ظاهر شد و باران شروع شد، به طوری که هر کس به فکر خود بود و همه به جز امام خیس شدیم.

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 120 تاريخ : 2 اسفند 1392 ساعت: 16:1

حاکم رازی می‌گوید:
روزی ابی منصور بن عبد الرزاق برای من حکایتی را نقل کرد:
من در ایام جوانی از دست اهل مشهد مقدس رضوی خشگمین بودم، در راه زوّارامام رضا(ع) را آزار می‌رساندم و لباس و اموال آنان را می‌گرفتم. روزی برای صید، بیرون رفتم. آهویی را دیدم و یوزپلنگ شکاری خود را به دنبالش فرستادم.
یوزپلنگ به دنبال آهو می‌دوید و آهو هم فرار می‌کرد تا رسید به دیوار صحن حرم حضرت رضا علیه السلام، و همان‌جا ایستاد. یوزپلنگ همین که نزدیک آهو شد، ایستاد و جلوتر نرفت. هر چه کردم آهو را بگیرد، از جای خود تکان نخورد. اما هر وقت آهو از دیوار فاصله می‌گرفت یوزپلنگ قصد گرفتن او را می‌کرد. تا بالاخره آهو داخل حجره‌ای شد. من جلو رفتم و از کسی که آنجا بود پرسیدم:«این آهو کجا رفت؟»
گفت:«من آهویی ندیدم.»
من هم داخل شدم و آهو را نیافتم.
فهمیدم حضرت رضا علیه السلام آن را پناه داده است.
از آن روز به بعد، من نذر کردم که دیگر زوّار امام رضا را آزار نرسانم و متعرّض آنها نشوم. اکنون نیز هر وقت حاجت مهمّی دارم به زیارت آن قبر شریف می روم و حاجتم را از خداوند می‌خواهم و خدا هم حاجتم را بر می‌آورد. تا به حال دو بار از خداوند فرزند پسر خواسته‌ام و خداوند هم به من عنایت فرموده است، و این از برکت آن مشهد مقدس است که بر امام آنجا سلام باد.

منابع:
بحارالانوار، ج 49، ص 333، ح 12. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 285- 286

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : ضامن, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 87 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1392 ساعت: 18:37

نعمان بن سعد روایت می‌کند که روزی امیر المومنین علی (ع) فرمود:«به‌زودی یکی از فرزندان من در سرزمین خراسان مظلومانه مسموم می‌شود. نام او نام من و نام پدرش نام موسی بن عمران است. آگاه باشید که هر کس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌بخشد، هرچند به تعداد ستارگان، قطره‌های باران و برگ درختان باشد.»
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 284، ح 11. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 258- 259.
 

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : پیشگویی, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 101 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1392 ساعت: 18:34

یاسر خادم امام رضا(ع) می‌گوید: روزی ما خدمتش نشسته بودیم که ناگهان در خانه را زدند و مامون با طوماری وارد شد. خم شد، صورت امام را بوسید و بر پشتی روبروی حضرت تکیه داد و شروع کرد به خواندن آن طومار که از پیروزی در بخشی از کابل خبر می‌داد.
امام رضا علیه السلام فرمود:« آیا یکی از سرزمین‌های شرک را فتح کرده‌ای که این‌ همه خوشحالی؟!"

مأمون گفت: « مگر این فتح، سرور و خوشحالی ندارد؟!»
امام فرصت را غنیمت شمرد و لب به موعظه و نصیحت مامون گشود و فرمود:« ای مأمون! از خدا بترس و تقوای الهی را در مورد امّت رسولش حضرت محمد پیشه کن.
در مورد امر خلافت مراقب باش! ای مأمون؛ تو امور زندگی مسلمان‌ها را ضایع و تباه کرده‌ای و کارها را به دیگران واگذار نموده‌ای. آنها هم بین مردم احکام غیرالهی جاری می‌کنند و تو بی‌خبر از همه جا در این شهر دور از پایتخت نشسته و مدینه و مکه را رها کرده‌ای!

ای مأمون! در دوران حکومت تو چه ظلم‌ها که بر مهاجر و انصار وارد می‌شود و کارگزاران تو در مورد آنها هیچ ملاحظه‌ای ندارند. در گوشه و کنار مملکت تو، مظلومانی هستند که سالیان درازی است که در رنج و تعب‌اند و از تهیّه حدّاقل زندگی و معیشت خود عاجز، و هیچکس را که دستی از آنها بگیرد و شکایت آنها را بشنود ندارند و دستشان از تو کوتاه است.
ای مأمون تقوای الهی را در مورد امور مسلمانها رعایت کن و به مکه و مدینه برگرد. مگر نمی‌دانی که خلیفه‌ی مسلمین همانند عمود وسط خیمه است که دست همه باید به او برسد؟»
مأمون گفت: «ای آقای من! یعنی می گویی من چه کنم؟»

امام فرمود:« از این شهرهای دور خارج شو و به جایگاه پدران و اجدادت برو و امور مسلمان‌ها را به شخصه نظاره کن و به دیگران واگذار مکن که خداوند از تو در این‌باره سؤال خواهد فرمود.»
سخن حضرت رضا علیه السلام بر دل مأمون اثر کرد. مأمون بلند شد و عرض کرد:« بله، آنچه شما می‌فرمایی صحیح است.» و سپس دستور داد پیشقراولان، آماده‌ی حرکت شوند.
فضل بن سهل با این کار مخالفت نمود، ولی مأمون سخن او را نپذیرفت و با حضرت رضا علیه السلام از مرو خارج شد.

منابع:

  • بحار الانوار، ج 49، ص 164، ح 5. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 159- 164.

امام رضا...
ما را در سایت امام رضا دنبال می کنید

برچسب : نصیحت, نویسنده : mohammadjavad mjsh بازدید : 101 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1392 ساعت: 18:28

نظر سنجی

ایا از وبلاگ راضی هستید

خبرنامه